روستای بارز در استان چهار محال وبختیاری از توابع شهرستان لردگان میباشد.
این روستا در فاصله ۸۰ کیلومتری از شهرستان لردگان قرار دارد.این روستا دارای جمعیت۵۰۰
نفری میباشد.در این روستای زیبا اکثر مردم داری دو فامیل محمودی وانصاری و نیز حاتمی میباشد.
شهید سالار انصاری بارزی
نام پدر: علی تاریخ تولد: 3/ 6/ 1340
محل تولد: روستای بارز شغل قبل از شهادت :پزشک یار
تاریخ شهادت : 14/ 8/ 60
محل شهادت : بستان
شهید سالار انصاری در سال 1340 در روستای بارز از توابع شهرستان لردگان استان چهارمحال و بختیاری دیده به جهان گشود. وی در خانواده ای بسیار متدین رشد و پرورش یافت. تحصیلات خود را تا دروه راهنمایی در استان چهارمحال و بختیاری و دوره دبیرستان را در شهر ایذه در دبیرستان آیت الله طالقانی به پایان رساند. در دوران دبیرستان اگر چه دانش آموز بود ، لیکنبه تمام معنا یک معلم بود. در انجمن اسلامی دبیرستان منشاء خدمات بسیاری گردید. شخصیتی بسیار متین ، آرام ، بسیار خوش خلق و کم حرف بود.
وی در منش و رفتار یک الگوی بی بدیل برای همکلاسی ها و دوستان خود بود. همواره دانش آموزان و اطرافیان خود را به سمت و سوی مباحث مذهبی سوق می داد و سعی می کرد فضایی معنویی در مجالس و محافل پدید آورد. کتابهای دینی و اخلاقی را به دوستان ، آشنایان و نوجوانان و جوانان زادگاهش هدیه می داد. پس از اخذ مدرک دیپلم به زیر نظر جمعی از پزشکان لا تعداد دیگری از جوانان با استعداد جهت پزشکیاری انتخاب و تحت نظر دیکت کوچک و جمعی از پزشکان که در ان موقع در شهرستان ایذه مشغول خدمت بودند جهت خدمت به منطقه محروم ایذه و روستاهای ان آموزش پزشکی می دیدند و به عنوان پزشکیار در کمیته بهداشت و درمان جهاد سازندگی مشغول خدمت رسانی به محرومان گردید.که با شروع جنگ تحمیلی ایشان برای یاری رزمندگان در مناطق عملیاتی جبهه به عنوان امدادگر داوطلبانه عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل گردید. این شهید والا مقام پس از ارائه خدمات بسیاری به رزمندگان ، در عملیات طریق القدس که منجر به آزادسازی بستان گردید ، به درجه رفیع شهادت نائل گردید. روحش شاد و راهش پر رهروباد.
برای مشاهده عکس روی تصویر مشکی بالا کلیک کنید
سلبعلی محمودیان
سال 1340 در روستای بارز از توابع شهرستان لردگان استان چهار محال و بختیاری دیده ب جهان گشود .وی در همان سن نوجوانی و در آغاز سن جوانی اش فعالیت های انقلابی و مذهبی خود را شروع کرد و به عضویت سازمان بسیج مردمی درآمدند ، تا جایی ک پایگاه بسیج را در منزل شخصی خویش مستقر کردند.وی که تا قبل از جنگ درسازمان جهاد سازندگی مشغول به خدمت بود در سالهای پایانی جنگ نیز به جبه های نبرد حق علیه باطل می شتابند و در مدت چند ماهه حضور خود در جنگ بدون هیچ صدمه ای و باخبر شادی بخش پیروزی به دیار خود بازگشتند.وی تا قبل از پایان جنگ از تلاشگران سازمان سخت کوش جهاد سازندگی بودند ، بعد از جنگ نیز فعالیت های خود را در این سازمان ادامه دادند و با تلاش فراوان به عمران و آبادانی منطقه و دیگر مناطق استان چهار محال و بختیاری پرداختند.از جمله ی این مناطق میتوان به شهرستان اردل و ناغان و شهرستان فارسان و ... اشاره کرد. فعالیت های ایشان در سازمان جهاد سازندگی به همین شکل اثر گذار و موثر ادامه داشت تا این که در شهریور ماه سال 1375 هنگامی که عملیات خود را در منطقه ی ارمند ب پایان رسانند و درحال بازگشت به روستای خود بودند با حادثه ی ناگوار تصادف مواجه می شوند و جان به جان آفرین تسلیم می کنند.روحیه ی جهاد گری و حس ایثار در ایشان باعث شد که وی همواره فردی مومن و با ایمان باشد ، و همواره از موازین اسلام و انقلاب بهره ببرد. امیدواریم راه این عزیزان مجاهد و ایثار گر ملاک انتخاب راه و مسیر درست ما در زندگی باشد.روحشان شاد ویادشان گرامی.
بارز دارای سه فامیل از قشر مختلف است که این فامیلها عبارتند از:
روستای بارز دارای طبیعت زیبایی است وهمچنین درکنار رودخانه خرسان قرار دارد که زیبایی دوچندانی به این روستا میبخشد.رودخانه خرسان که به سد کارون۳ میریزد در موقع بالا آمدن آب بسیار دلنوازاست. روستای بارز در تابستنان دارای هوای خنک میباشد ودر زمستان دارای آب وهوایی معتدل ونسبتا سرد است
